نمونه ای از روانکاوی چیست؟

نمونه ای از روانکاوی چیست؟

نمونه ای از روانکاوی چیست؟

Blog Article

مفهوم روانکاوی اولین بار توسط روانشناس معروف زیگموند فروید رایج شد. روانکاوی بر این باور است که همه انسانها دارای باورها، افکار، خاطرات و خواسته های عمیق و ناخودآگاه هستند. اینها از تجربیات قبلی یا تضادهای پنهان در فرآیند فکرشان ناشی می شود. این باورها «احساس خود» کنونی ما را شکل می دهند. بسیاری از عوامل استرس زای کنونی ما ناشی از این باورها و ترس هایی هستند که افراد به طور ناخودآگاه حمل می کنند ("توشه احساسی").


روانکاوی شامل کمک به مدیریت این "توشه عاطفی" است. بیمار تشویق می شود در جلساتی که با شرینک خود (روانشناس/روانپزشک) در مورد تجربیات شخصی خود آزادانه صحبت کند. از آنها به ویژه در مورد تجربیات و رویاهای اولیه دوران کودکی سؤال می شود. بنابراین، نحوه رفتار یا رنج عاطفی افراد ممکن است با یک احساس عمیقا پنهان در ضمیر ناخودآگاه آنها مرتبط باشد. اتفاقی که ماه ها یا سال ها قبل رخ داده است ممکن است بر رفتار فرد در عصر حاضر تأثیر بگذارد.


روانکاوی یک روش روان درمانی رایج است که ممکن است به افرادی کمک کند که با مشکلات طولانی مدت در نحوه احساس و تفکر در مورد خود، جهان و افراد اطراف خود دست و پنجه نرم می کنند. این درمان به تخلیه یا رها شدن احساسات سرکوب شده از ذهن فرد کمک می کند. این اولین قدم برای کمک به افراد برای بهبودی از مسائل روانی مانند اضطراب و افسردگی است . به گفته فروید، این «بینش» یا درک علت اصلی مشکلات برای یافتن راه حل ضروری است.


درمان روانکاوی ممکن است چندین جلسه طول بکشد تا به نتیجه برسد. ذهن انسان مکانیسم دفاعی دارد که کاتارسیس احساسات پنهان را سرکوب می کند. در اصل، فروید از بیمار می‌خواست که راحت روی یک مبل دراز بکشد. سپس از بیمار می‌خواست که خاطرات و رویاهای دوران کودکی‌اش را به اشتراک بگذارد. این فرآیند اغلب طولانی است. ممکن است چندین جلسه در طول ماه ها و حتی سال ها طول بکشد تا نتیجه موفقیت آمیز حاصل شود. برخی از نمونه های روانکاوی عبارتند از:




  • یک جوان 20 ساله، خوش اندام و سالم، ترسی به ظاهر غیرمنطقی از موش دارد. ترس او را با دیدن موش یا موش به لرزه در می آورد. او اغلب به دلیل ترس خود را در موقعیت های شرم آور می بیند. او احساس می کند که حتی فکر دست زدن یا نگه داشتن موش باعث می شود در چکمه هایش بلرزد. در روانکاوی مشخص شد که او در کودکی توسط یک موش گاز گرفته شده است. زخم خون زیادی داشت و بعد از آن مجبور به مصرف آمپول و دارو شد. بنابراین، اتفاقی که سال‌ها پیش رخ داده است، هنوز بر او و نحوه واکنش او به موقعیت‌ها تأثیر می‌گذارد. چندین جلسه انجام شد تا او متقاعد شود که این فقط یک تجربه کودکی بوده و اکنون به اندازه کافی قوی است که از خودش مراقبت کند. لزومی ندارد آنچه سالها پیش اتفاق افتاده دوباره تکرار شود.

  • یک خانم برای داشتن یک رابطه پایدار دشوار است. او می گوید که به مردان اعتماد ندارد. او در چندین رابطه کوتاه مدت بود که عمدتاً به این دلیل پایان یافت که شرکای او او را بیش از حد زیاده‌روی و کنترل‌کننده می‌دانستند. او بدون اجازه آنها تلفن ها و ایمیل های آنها را چک می کرد. او احساس می کرد که شایسته نیست و شاید توسط دیگران فریب خورده است. او ترس شدیدی از خیانت یا آسیب دیدن داشت. او با کاوش عمیق‌تر در روند فکرش، فاش کرد که والدینش ازدواج پر استرسی داشتند. پدرش به مادرش آسیب فیزیکی می‌رساند. وقتی او 5 ساله بود خانواده را رها کرد. او احساس می کند که همه مردان ممکن است مانند پدرش باشند و به نوعی به او آسیب برسانند.


روانکاو از چندین تکنیک از جمله تجزیه و تحلیل رویا استفاده می کند تا علت دردسر را برای فرد بیابد. شناخت موفقیت آمیز علت مشکل ممکن است به زمان و صبر طولانی نیاز داشته باشد. روانکاوی به تنهایی ممکن است فرد را به طور کامل از افکار و احساسات دردسرسازش درمان نکند. با این حال، درمان بدون دانستن علت اصلی احساسات ممکن نیست. در طول درمان، ممکن است درجاتی از ناراحتی در حین یادآوری تجربیات آزاردهنده وجود داشته باشد. با این حال، زمانی که این درمان تحت نظارت یک درمانگر یا روانشناس با تجربه انجام شود، ایمن و مفید خواهد بود.

Report this page